رسانههای فارسیزبان به طور کامل اتاق جنگ روانی علیه ایران شدهاند
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۲۶۳۵
رسانههای فارسی زبان بویژه شبکه تلویزیونی سعودی ایران اینترنشنال، به طور کامل به اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمنان تبدیل شدهاند و به نظر میرسد این رسانههای قبل از اینکه این اتفاق تلخ رخ بدهد، با سناریوی از پیش تهیهشده، آماده اقدام همهجانبه مغرضانه و دوگانه علیه ایران بودند.
به گزارش ایران اکونومیست، رییس دانشکده علوم اجتماعی ،ارتباطات و رسانه در گفتگوی ویژه خبری صدا و سیما گفت: فقط صفحه اینستاگرام ایران اینترنشنال از زمان دستگیری مرحومه مهسا امینی در ۲۳ شهریور تا ساعت ۲۰ و ۲۰ دقیقه دوشنبه چهارم مهر ، هر ۱۵ دقیقه یک پست ، هر روز ۱۰۰ پست و د رمجموع در ۱۰ روز ، یک هزار و ۱۰۰ پست با هشتگ خانم مهسا امینی و با رویکرد آموزش ، ترویج و بزرگنمایی خشونت و ترغیب به قانون شکنی منتشر کرده و تقریبا هیچ خبر دیگری غیر از این موضوع را منتشر نکرده است .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسنده کتاب مدیرت پوشش اخبار بحران در رسانه های حرفه ای گفت : رسانههای فارسی زبان بویژه شبکه تلویزیونی سعودی ایران اینترنشنال، به طور کامل به اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمنان تبدیل شدهاند و به نظر میرسد این رسانههای قبل از اینکه این اتفاق تلخ رخ بدهد، با سناریوی از پیش تهیهشده، آماده اقدام همهجانبه مغرضانه و دوگانه علیه ایران بودند.
این استاد دانشگاه بیان داشت: آنچه از سوی این رسانه در حال رُخ دادن است، عملیات رسانهای همهجانبه و با تمامی امکانات علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و پلیس کشورمان است به همین دلیل در اولین خبری که ایران اینترنشنال در ۱۴ سپتامبر از این موضوع منتشر کرد قبل از اعلام گزارش های بیمارستان و پزشک قانونی ، حکم خود را منتشر کرده است .
نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری با اشاره به ادعای رسانه های غربی مبنی بر بی طرفی گفت اگرچه هیچ رسانهای در دنیا بیطرف نیست، اما انتظار است رسانههای غربی با رعایت اصول ابتدایی القای بی طرفی، اینگونه با نادیده گرفتن وقایع مهم دنیا و تمرکز همه امکانات خود برای دروغ پراکنی و ترویج مردم به قانون شکنی و تهیج سلبریتی ها به همراهی در امور ایران ، بر سراعتبار باقیمانده خود قمار نکنند.
رییس دانشکده علوم اجتماعی ،ارتباطات و رسانه افزود : خبر دستگیری و درگذشت مهسا امینی مهم ، درخور تامل و بررسی و دارای ارزش های خبری برای پوشش خبری گسترده است اما اینکه رسانه های غربی تمام فعالیت های خبری و غیرخبری خودشان را تعطیل و فقط به این موضوع بپردازند ، غیرطبیعی و ناشی از عصبانیت ، امید کاذب به آینده ایران و شناخت غلط و ناکافی از مردم ایران است .
نصراللهی در رد ادعای بی طرفی و حق مردم به دانستن در رسانه ای غربی به چگونگی پوشش خبری درگذشت ملکه انگلیس اشاره کرد و گفت: بیبیسی در پوشش خبری مرگ ملکه ۹۶ ساله انگلیس از ترس اظهار نظر مردم ، حتی کامنتهای کاربران را بست و از طرف دیگر در چند روز اول هیچ خبری غیر اخبار تشریفات خاکسپاری وی را انتشار نداده است.
نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری با اشاره به نحوه پوشش اخبار اجتماعات مردمی در محکومیت آشوبگران گفت: من در آن چند ساعتی که اجتماع بزرگ مردمی امت رسول الله(ص) برگزار شد، ندیدم که این رسانهها حتی برای دقایقی و لحظاتی این مراسم را نشان بدهند. راهبردهای مختلف در پوشش رسانهای وجود دارد. قبلاً این رسانهها که ادعای حرفهای بودن دارند، کوچکنمایی می کردند، اما اکنون انکار میکنند. به نظر میرسد که اینها دچار سرخوردگی شدند و چون میخواستند با سرعت به نتیجه برسند، اما به سرعت با محکومیت مردمی مواجه شدند.
نصراللهی در بخش دیگری از این گفتگوی ویژه خبری با انتقاد از عملکرد فراجا و رسانه های رسمی در اطلاع رسانی ماجرای مهسا امینی گفت: رسانههای رسمی با تاخیر حدود ۴۸ ساعته یعنی تا ساعت حدود ۱۴ روز پنج شنبه ۲۵ شهریور و زمانی که اطلاعیه رسمی فراجا در خصوص فوت خانم مهسا امینی منتشر شد، هیچ چیزی نگفتند و سکوت کردند و با این سکوت همانند وقایع مهم قبلی ، افکار عمومی را به رسانه های غیررسمی و شبکه های تلویزیونی فارسی زبان واگذار کردند البته بنده به محدودیتهای رسانههای رسمی به ویژه صدا و سیما واقف هستم اما اگر میخواهیم روایت اول را داشته باشیم و عرصه را به رسانههای مقابل و دشمن واگذار نکنیم، باید خبررسانی به موقع و دقیق داشته باشیم.
نویسنده کتاب مدیرت پوشش اخبار بحران در رسانه های حرفه ای در عین حال تاکید کرد : همه باید به فرایندهای قانونی تمکین و تا زمانی که بررسی های دستگاههای مسئول تکمیل و اعلام نشده است نباید قضاوت کنند.
نصراللهی افزود : حادثه تلخ مهسا امینی ، موضوع شهر و قومیت خاصی نیست و احساسات همه مردم بویژه پلیس را جریجه دار شده است بنابراین باید با خطاها و اشتباهات هر بخش حقیقی و حقوقی در هر سطح برخورد شود اما نباید اشکال احتمالی در بخشی از پلیس با هر فرض بدترین احتمال به کل پلیس و از کل پلیس با کل نظان تعمیم داده شود.
رییس دانشکده علوم اجتماعی ،ارتباطات و رسانه با تاکید بر اهمیت اقتدار و اعتبار پلیس گفت : خدشه دار شدن اعتبار و اقتدار پلیس ، امنیت عمومی مردم را به مخاطره خواهد انداخت . وی با قدردانی از خویشتنداری پلیس گفت : پلیس میتوانست این خشونتها و اغتشاشات را زودتر جمع کند، اما خویشتنداری کرد اما حتما باید در کنار بررسی دقیق و بی طرفانه علت درگذشت مهسا امینی و جلوگیری از تکرار اشتباهات اشکالات احتمالی، دلایل جا ماندن رسانههای رسمی از رسانههای رقیب و بیتدبیری روابط عمومیها و سخنگویان بویژه در بخش های نظامی و انتظامی در اطلاع رسانی و روایت اول ، و همچنین نقش سلبریتی ها در ترغیب شورش و تخریب اموال مردم بررسی شود.
نویسنده کتاب مدیرت پوشش اخبار بحران در رسانه های حرفه ای افزود : متاسفانه بسیاری از سلبریتیها که از امکانات کشور از جمله صدا و سیما و سینمای کشور به شهرت رسیدند، اطلاعاتی از جنگ پیچیده و چند لایه شناختی دشمن ندارند به همین دلیل در مارپیج سکوت رسانههای غربی گیر کردهاند و نظرات غلط این رسانه ها را تایید و وایرال میکنند؛ دستگاه قضا باید بیطرفانه و عادلانه به عملکرد اینها رسیدگی کند و اگر ثابت شد که پست ها و فعالیت های رسانه ای آنها خسارت ها به اموال مردم را موجب شده است ، با آنان برخورد قانونی ، و از اموالشان به مردم خسارت داده شود.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: ایران اینترنشنال ، اغتشاشات
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ایران اینترنشنال اغتشاشات ایران اینترنشنال رسانه های غربی رسانه های رسمی نویسنده کتاب رسانه ها پوشش اخبار مهسا امینی فارسی زبان پوشش خبری رسانه ای حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۲۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تونل رسانهای حماس از قلب غزه تا اعماق افکار عمومی جهان
طراحان استراتژی رسانه ای حماس، تنگه احد در جبهه رقیب را شناسایی کردند و از میانبری کمترشناخته شده، جنگ را به پشت جبهه کشاندند و افکار عمومی جهانیان و مشخصا کشورهای حامی اسراییل را برانگیختند.
به گزارش مشرق به نقل از نورنیوز، به ۶ ماهه شدن جنگ خونبار رژیم اسراییل با مردم غزه، یک هفته بیشتر نمانده است؛ ۶ ماهی که از تلخ ترین مقاطع در تمام تاریخ معاصر جهان است و نصاب تازه ای از خشونت و کشتار غیرنظامیان را رقم زده است. آنچه در این ۶ ماه گذشت آوارگی نزدیک به دومیلیون شهروند فلسطینی، قتل عام بیش از ۳۲ هزار نفر و مصدومیت ۱۰۰ هزار تن از مردم بی پناه باریکه غزه بوده است. حجم قابل اعتنایی از این ارقام هولناک را زنان و کودکان و کهنسالان تشکیل می دهند. به این اعتبار برای نامگذاری آنچه در غزه می گذرد استفاده از تعبیر "تراژدی انسانی" کاملا موجه و معتبر است.
اکنون جامعه جهانی ابعاد دهشتناک این تراژدی را به خوبی می شناسد و علی رغم میل سیاستمداران جنگ طلب و حقیقت ستیز، خیابان های بزرگ ترین شهرهای جهان را از منتهی الیه شرق آسیا تا کرانه های غربی اروپا و از شمالی ترین شهرهای بزرگ آمریکا تا جنوبی ترین سکونتگاه های آسیا به صحنه شورمند و شوق آفرینی از همدردی با مظلومان غزه و محکومیت غاصبان سفاک صهیونیست تبدیل کرده است.
رسانه، خاکریز دوم جنگ
این همدلی و همسخنی انسانی، حاصل روشنگری های رسانه ای در سطوح گوناگون بوده است. رسانه ها همپای رنج آوارگان و ستمدیدگان فعالیت کردند و راویان اثرگذاری برای تراژدی غزه بودند. درواقع، خاکریز دوم این جنگ، عرصه رسانه بود. هرچند برخی از "اَبَررسانه ها" در رقابت خبری، به پیچیده ترین ترفندها و شگردهای ارتباطی متوسل شدند تا جای ظالم و مظلوم را عوض کنند اما واقعیات کف خیابان در سراسر جهان نشان داد که با ظهور "انسان رسانه ها"، دیگر "دستکاری" در واقعیت، و "مهندسی افکار عمومی" پروژه ای آسان نیست.
شهروندانِ بی یونیفورم و آماتور، با دوربین های موبایل غیرحرفه ای خود، هنگی از سربازان جنگ رسانه ای را شکل دادند که توانست سرنوشت میدان را عوض کند. علاوه بر "انسان رسانه ها" که نقشی بی بدیل در انتقال واقعیت داشتند "ابررسانه"هایی نظیر الجزیره و المیادین، هم در جنگ روایت ها، رقبای خود را مقهور کرده و تصاویر مستندی از تمامیت میدان جنگ به جهانیان عرضه کردند.
حاصل این جنگ رسانه ای البته شهادت ۱۳۶ خبرنگار و فعال رسانه ای از پایگاه های مختلف اطلاع رسانی بود. به این اعتبار، علاوه بر جنگ نظامی، باید از میدان جنگ رسانه ای یا خاکریز دوم جنگ در معرکه غزه نیز سخن گفت و در کنار کالک های عملیات نظامی از نقشه های عملیات رسانه ای نیز رونمایی کرد.
تنش، درگیری و جنگ برای رسانه ها موهبتی حرفه ای به شمار می آیند! میان اهل خبر مشهور است که درگیری، "آدرنالین" رسانه است که هیجان و ضربان را بالا می برد؛ و هرچه سطح درگیری و منازعه بالاتر باشد هیجان ها افزایش پیدا می کند. به این اعتبار، رسانه های رسمی، علاقه ای حرفه ای به نفس جنگ و درگیری و تنش دارند. ابررسانه ها از جنگ، یک تفنن و سرگرمی می سازند و در دل این سرگرمی "پیام"های مورد نظر خود را می گنجانند و به مخاطب القا می کنند.
از سوی دیگر، جنگ و شرایط جنگی، نه تنها "عرضه" اخبار را افزایش می دهد بلکه "تقاضا"ی خبر را هم بالا می برد. گفته اند که جنگ خلیج فارس، مخاطبان سی ان ان را تا ۱۰ برابر افزایش داد. با توجه به این دو واقعیت مهم، به مجرد شعله ورشدن آتش جنگ در غزه، تمام رسانه ها اسب خود را هی کردند تا در این میدان پرخبر، بهترین جا و مرغوب ترین موقعیت مکانی را برای تدوین روایت خود پیدا کنند.
جدال "انسان رسانه"ها با "اَبَررسانه" ها
رسانه های تحت نفوذ صهیونیسم، طبعا بسته بندی های خبری و تحلیلی خود از کشتار مردم غزه را در قالب بازنمایی "جنگ با تروریسم" فراهم کردند اما این ابررسانه ها توگویی در محاسبات خود جایی برای "انسان رسانه ها" باز نکرده بودند. انبوهی از داده های خبری و تصویری مردمی و غیرحرفه ای، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را به تسخیر درآوردند و بازنمایی های ابررسانه های طرفداررژیم اسراییل را بی اعتبار کردند. ابررسانه هایی مثل الجزیره، المیادین و حتی سی ان ان و در مقاطعی بی بی سی، هم نتوانستند از ظرفیت این داده های خبری و تصویری غیرحرفه ای استفاده نکنند.
حاصل این تعقیب و گریز رسانه ای، آگاهی شهروندان جهان به واقعیت های جنگ غزه و خشونت های خونباررژیم اسراییل بود. درست است که در خلال جنگ ۶ ماهه اسراییل با غزه، "روایت اول" از آن الجزیره بود اما باید به این نکته توجه داشت که نیروهای فلسطینی طرفدار حماس، با سازماندهی و جمع آوری داده های خبری و تصویری انسان رسانه ها بسیار موفق عمل کردند و توانستند از یکسو آنها را مستقیما در شبکه های اجتماعی منتشر کنند و از سوی دیگر با ارسال این داده ها به ابررسانه هایی مثل الجزیره و المیادین و برخی دیگر از خبرگزاری ها، به طور غیرمستقیم خوراک خبری مستندی در اختیار آنها قرار دهند. به این اعتبار قهرمان جنگ رسانه ای غزه، تاکنون انسان رسانه هایی اند که رأسا و یا با تغذیه ابررسانه ها راوی حقایق بوده اند.
هوشمندی فلسطینی ها در استراتژی رسانه ای
استراتژی هوشمندانه فلسطینی توانست "تکنولوژی رسانه" به عنوان یک فراورده غربی را به استخدام خود در آورد. چه بسا در فکر پدیدآورندگان اروپایی و آمریکایی این تکنولوژی، این تصور بود که با ابداع چنین ترفندها و مهارت هایی می توانند سلطه جویی اقتصادی و سیاسی خود را این بار در سطح ذهن شهروندان سایر ملل استمرار دهند. حماس در جنگ رسانه ای خود، همان تکنولوژی را به غنیمت گرفت و به سود خود مصادره کرد و با مهندسی معکوس، از آن به نفع مردم غزه بهره برد.
نکته مهم دیگر این بود که حماس و طراحان رسانه ای اش، تنگه احد در جبهه رقیب را شناسایی کردند و از میانبری کمترشناخته شده، جنگ را به پشت جبهه کشاند و افکار عمومی جهانیان و مشخصا کشورهای حامی اسراییل را برانگیخت. اکنون چند ماه است که در سایه این استراتژی، شهرهای بزرگ در کشورهایی که به طور سنتی حامیان راهبردی تل آویو به شمار می آیند، صحنه تظاهرات پرشور مردم علیه سیاست های حمایتی کشورها از اسراییل اند. حماس با این ترفند هوشمندانه، انگار توانست یکی از همان تونل های اسرارآمیز و معمایی خود را در عالم ذهنی مردم جهان حفر کند و تصویر خشونت های وحشیانه صهیونیست ها را از طریق همین تونل های مجازی به افکار عمومی دنیا برساند.
استراتژی رسانه ای فلسطینیان البته این درس بسیار مهم را خصوصا برای ما ایرانیان هم دارد که نباید نوآوری های تکنولوژیک را با سیاست های تنگ نظرانه ی مهار و محدودیت، کنار گذاشت. ابزارها و بسترهای فناوری مثل تلگرام و اینستاگرام و سایر شبکه های فضای مجازی، به شرط آنکه با تولید محتواهای هوشمند و هدفمند تغذیه شوند می توانند بسیار مؤثر و کارآمد باشند. رسانه ها فقط کارکرد دفاعی و پدافندی ندارند. می توانند ماهیت آفندی و ضربتی هم داشته باشد.
تلاش انسان رسانه های فلسطینی و نیز جدیت و هوشمندی ابررسانه های حاضر در میدان غزه نشان داد که سرمایه گذاری روی تولید محتوای هدفمند می تواند سرنوشت جنگ را عوض کند.